پراکنده گویی های ۵ کیلومتری دوکوهه

علی ولی الله
پراکنده گویی های ۵ کیلومتری دوکوهه

ما افسر جنگ نرم آقا هستیم

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

ﺩﮐﺘﺮ ﺳﻨﮕﺮﯼ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﭘﮋﻭﻩ ﺍﺳﺖ،ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﻭ ﺍﯾﺸﻮﻥ ﻧﻘﻞﮐﺮﺩﻩ:ﮐﺘﺎﺑﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ / ﺍﻟﺘﻌﺠﺐ/ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﮐﺘﺎﺏ ﻓﻬﺮﺳﺘﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺮﺑﻼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺮﯾﮏ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺁﻧﭽﻪ ﺳﺮﻗﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺷﺪﻧﺪ. مثلا ﺑﺎﻻﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﺨﺸﺐ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭﮐﺮﺑﻼ ﭼﻮﺏ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﺑﻦ ﺍﻟﺴﺮﺝ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﯾﻦ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﺸﺪﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺪﺯﺩﻧﺪ ﻣﯿﮕﻔﺘﻨﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﻤﮑﺒﺮﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻨﺪ،ﻣﺎ ﺗﮑﺒﯿﺮ ﮔﻔﺘﯿﻢ. ﺁﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۵۰
salman farsi
و ناگهان صدای سوت خمپاره

گوشه گلدسته را نشانه گرفت

و با صدای تکبیر یک شیطان

آتش از گوشه ای زبانه گرفت

و صدای شیهه ای آمد

از یمین حرم سیده زینب(س)

علی اکبر بود و عباس و عون

مدافعان آسمانی حرم زینب(س)

و گردان لواء العباس ایستاده

و در دستشان باده بود و قناصه

و فرمانده رشیدشان ابوهاجر

لرزه بر اندام دشمنان داده

و اینجا گوشه شهر هزار شهید

عون و محمد و زهیر دارد

و در درون هر حسینیه ای

هزار هزار جون و بریر دارد

امروز به سیدناالقائد گوییم

ایران و شام و کرب و بلا یکیست

از طرف ما به صاحبمان بگو

اینجا پر از فداییان علیست

کلنا فداک یا زینب(س)

روی ما حساب کن حساب یا خاتون

پا به رکاب میشویم به اذن شما

زیرو رو میکنیم منظومه گردون

کل ارض کرب وبلا یعنی

مکتب سرخ حسینی برپاست

علم وبیرق دست حضرت زینب(س)

کل عالم دست حضرت سقاست

و آخر کلاممان این است

که عزتمان را تعلیق نمیکنیم

به شمر و یزید باج نمیدهیم

و امان نامه شان را تایید نمیکنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۳۶
salman farsi

طفل را دست به دست میکردند؛گریه اش صدا نداشت.از بس گلویش خشک بود؛هر چند دقیقه گردنش کج میشد. مخدرات دوره اش کردند؛طفل میان بال ملائک میچرخید...

عبا طلبید؛سوار ناقه شد...

گلوی طفل را دست به دست میکرد سه شعبه...

خون طفل را دست به دست میکردند تا بطنان عرش...

و جسمش را دست به دست میکردند زینب و حسین...

و رباب گلو نداشت که فریاد کشد و رباب دست به دست میشد بین مخدرات....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۵۰
salman farsi
سر بندهای کلنا عباسک یازینب یادگاری اربعین امسال
بچه های کارگاه با شوق در جنبش تصویری لبیک یازینب شرکت کردند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۵۶
salman farsi

:فعلا داریم ماشاز میشیم برا راند بعدی. > جلیلی!اسمشم نیار با اون پیشونی مهر داغ کردش بش رای ندید همه از گشنگی میمرید. > توی صف سبد کالا داشت نخوناشو میجوید و فحش خاک برسری به خودش میداد! > که پیرمرد چشم قهوه ای سقلمه ای بهش زد،تازه د

 اریم ماشاز میشیم،یو و خ را نگفت آذری چشم قهوه ای. > آن ور غوغایی بود دختره چش سفید لب قیطونی با اون دماغ عملیش یقه گیری کرده بود،بچه های محل میگفتن مقام داره تو کونگ فو،تو این گیرو وا گیر تو فشار جمعیت که برا سوا کردنشوت اومده بودن،ساپورت خانوم خانوما جر خورد اینو همون پیرمرد چشم قهوه ای دید،گفتم بابا چند سالته گفت ما مینی ژوپ پوشا رو هم دیده بودیم اما این اسمشون چی چیه؟ساپورت.بله یه چیز دیگه است من پیرمردو هم تحریک میکنه. > خانم میانسالی چادرشو دور کمر لب قیطونی پیچوند. > یه بچه سندرومی که با باباش پشت سرمون داد و بیداد میکرد، خیال کرد تظاهراته مشتاشو گره کرد گفت مرگ بر آمریکا،همه خندیدن. > ولی باباش بغض کرده بود و با خودش گفت این میفهمه مشکل کار از کجاست اما مسولین.... > دارن ماشازمون میدن،اینو دختره لب قیطونی داماغ عمل کرده بهتر میفهمه.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۲
salman farsi